کد مطلب:233446 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:246

مهر بی کران
«الامام الأنیس الرفیق و الوالد الشفیق و الأخ الشقیق

امام همدمی همداستان،پدری مهربان، برادری همراه، و همتاست مادری است كه به كودك خردسالش سخت مهر می ورزد. پناه بندگان بی پناهی است كه در سختی ها و رنجها و مصیبت های مرگبار راه به جایی ندارد.

باید در كلام نورانی امام رؤف علیه السلام كه خود فریادرس امت [1] است - به نیكی تدبر نمود و آن جام لبریز از زلال وحی را با آرامش نوش جان نمود و درك و فهم حقیقت آنرا نیز باید از او طلب كرد كه كلام امام را، فهمی از امام باید.

اكنون در محضر انوار رضوی، زانوی ادب بر زمین زده و نظاره كنیم كه آن حضرت چه زیبا پرده از رأفت امام بر می گیرد و آن برتر از معنا را به پیمانه ی الفاظ كیل می كند و جانها را به تماشا می نشاند. نخست او را به صاحب انسی رفیق مانند، تشبیه می كند كه در انسش كوتاهی نمی ورزد و رفاقت بی ریایش مالامال از محبت است. دیگر باره این مقام را با تعبیری عمیق تر به تصویر می كشد و رأفتش را به پدری دلسوز تشبیه می كند كه از هیچ هدایت و ارشادی دریغ نمی ورزد كه قطعا عطوفت و لطف پدری از محبت و انس رفاقت برتر است.



[ صفحه 90]



اما لطف امام علیه السلام فوق اینهاست؛ چون برادری است كه همراه انسان و توأم با او به دنیا آمده است، آن گونه كه یكی بوده اند (مثل دانه ی خرما) و سپس دو نیم گشته اند. گویی انسان را جزئی از خود می داند و این سان مهر می ورزد. محبانش را از خود جدا نمی بیند و رعیتش را اجزای خود می انگارد.

پرتوی از این وحدت و یگانگی را در حضرت بقیةالله ارواحنا فداه نسبت به دوستانش از ناله های سوزان سحرش به خوبی می توان دریافت، آن چنانكه سید بن طاووس گوید: سحرگاهی در سرداب مقدس آن حضرت، در سامرا نوای آن عزیز را شنیدم كه در حال مناجات می نالید و به درگاه خدای چنین می گفت:

پروردگارا! شیعیان ما از پرتو انوار ما خلق شده اند و از زیاده ی گل ما سرشته گردیده اند. آنها گناهان زیادی با اتكا به محبت و ولایت ما مرتكب شده اند. اگر گناهان آنان گناهانی است كه در ارتباط با تو است، از آنها در گذر، كه ما نسبت به حق خود اظهار رضایت كرده ایم و آنچه از گناهان آنها در ارتباط خودشان و مردم است، خودت بین آنها را اصلاح كن و از خمسی كه حق ماست، به آنها بده تا راضی شوند و آنها را از آتش جهنم نجات بده و با دشمنان ما در سخط خود جمع نفرما. [2] .

می بینید كه چگونه رأفتش می خروشد و چشمه ی مهرش می جوشد و دوستانش را از خود می داند و تصریح می كند كه آنها از انوار ما خلق شده اند و از اضافه ی گل ما سرشته گردیده اند و از این روست كه هر گاه مصیبتی بر دوستانش وارد می شود، قلب او متأثر می گردد و از حزن آنان محزون می شود و به درد آنها دردمند.



[ صفحه 91]



پس این ارتباط و دلبستگی آن حضرت به شیعیانش از كدامین چشمه سار نشأت گرفته و نشان از چیست؟ جز آنكه جوشش رأفتی است كه سینه ی پر مهرش آن را انباشته كرده و خروش محبتی است كه قلب از هستی برترش، مالامال اوست؟

اما این توصیف و تعریفها در برابر رأفت امام علیه السلام جز قطره ای از باران رحمتش و ذره ای از بی نهایت مهرش نیست. یگانه مادر مهربانی است كه دریا دریا عطوفت را نثار فرزند خردسالش می كند و دامن دامن رأفت را به پایش می ریزد. از خطاهای فراوانش می گذرد و هرگز او را از خود نمی راند.


[1] عيون اخبار الرضا عليه السلام ج 1 / باب 4، ح 9.

[2] بحارالانوار 302 / 53.